توسط نیک رمسن
امشب گام بزرگی در تکامل Rag & Bone بود. این اولین نمایش باند فرودگاهی بود که در آن، مارکوس واینرایت، طراح و مدیر عامل فعلی، به تنهایی تعظیم کرد. دیوید نویل، که 14 سال پیش وین رایت با او این لیبل را تأسیس کرد، اوایل سال جاری از سمت خود در این شرکت کنار رفت. این شب همچنین شامل اولین عطر Rag & Bone بود که در اواسط اکتبر با هشت رایحه عرضه شد.
مانند فصل گذشته، مجموعه های زنانه و مردانه Rag & Bone’s Spring به صورت پشت سر هم به نمایش درآمدند. این بار، آنها در یک تولید تکنیکی غمانگیز که شامل پیشبینیهای شاخهدار و پیکسلشده و امتیازی بود که توسط آهنگ Thom Yorke لنگر میخورد، ظاهر شدند. در ابتدا، این مجموعه تا حدودی با لباسها ناسازگار بود، حداقل در سمت مردان - به جز پالت مشکی سنگین، ترکیب نسبتاً ساده بود، هرچند شاید نسبتاً سادهتر و اسکیتمحورتر از ریگ اند بون بود. اما واینرایت چیزی گفت تا ناظر را به فکر وادار کند: «این در مورد تلاش برای پیچاندن لباسهای کمی کلیشهای آمریکایی است که شاید همه از آن خسته شدهاند. . . آماده ساز، سبک قایقرانی. . . میخواستم ببینم چگونه میتوانیم این ایده را تغییر دهیم.»
چیزی که نمایان شد ترکیبی از لباس کار-لباس خیابانی بود که مملو از اصول اولیه شهری مانند لباسهای ورزشی تری و کلاههای بیسبال مشکی لوفای با آرمهای ظریف الماسی بود که Rag & Bone با احتیاط از آنها استفاده میکند. واینرایت گفت که همه اینها با اصول این برند صحبت می کند - خیاطی، لباس های کاربردی، لباس های فنی، لباس های نظامی - که این کار را انجام می دهد، و در بعضی مواقع بسیار خوب عمل می کند، اما در لحظات دیگر، انسان در تعجب مانده است: چیست؟ دقیقاً، این دو صد دلار من را برای یک جفت چینی شلخته یا یک پیراهن یقهدار تضمین میکند؟ انگیزه اضافی برای انتخاب این در یک بازار شلوغ معاصر چیست؟ برخی از مجموعههای مردانه برای پشت سر گذاشتن آن به یک دلیل قانعکننده بیشتر نیاز داشتند.