ترکیب واقعی نقوشی که در خیابانها میبینید با لباسهایی که برای پوشیدن روی آنها ساخته شدهاند، مسیری است که اخیراً توسط آنیا هیندمارچ و جرمی اسکات انجام شده است. امروز کریستوفر کین نیز این جاده را دنبال کرد، اما کاملاً در جهت خود به آن رفت. خوب، نه کاملاً: اشتعال خلاقانه کین برای اولین بار توسط مجموعه اتومبیل های جان چمبرلین انجام شد.
گردابهای ضربهدار و زاویهدار ضربهای که چمبرلین کاوش کرده بود، توسط کین بهعنوان تزئینات زیگزاگ پلاستیکی روی جیبهای هودیهای میان ران، طرحهای پانل سینه روی پیراهنهای دو طرح، و ژاکت سرمهای روی خاکستری اقتباس شد. مجموعه بزرگی از رعد و برق های تایم لپس که با لباس سفید روی لباس ورزشی مشکی و در مشکی به سمت مک سفید می چرخیدند - ظاهری جدی. مونتاژی از اشکال به هم ریخته و نامنظم، مانند کارهای چمبرلین از نزدیک، به عنوان الگوی بافتنی و کت و شلوار داخلی استفاده شد.
سایر جزئیات غیر چمبرلین و خیابانی شامل تی شرت هایی بود که با شبکه هایی از رنگ سبز با دید بالا چکه می کردند. جین تیره و برخی قیچیهای ظریف - گشاد و برخی از آنها به دهه 80 میلادی - با سایههای مبهمتری از پالت آگاهی راننده لیسیده شده بودند. قسمت زیرین بند کتهای کین با نوعی پارچه بازتابنده مورد علاقه دوچرخهسواران محتاط پوشیده شده بود - یک پارک در هنگام دستکاری آنقدر با آلومینیوم روکش شده بود که میتوانست توسط صاحبش مجسمهسازی شود. شبح بیشتر آزادراه بود تا خیابان. لباس بیرونی روی پیله قرار داشت. بمب افکن های نایلونی (بسیار بسیار خوش ساخت)، شلوارها و سه راهی ها با تصویری عالی از ماشین های تصادف شده چمبرلین چاپ شده بودند. پس از اینکه مدت کوتاهی از ریل کین کاوش نکردم، شگفتانگیز خوشایندی بود که ببینیم چگونه خروجی لباسهای مردانه او که یکبار فکر شده بود به یک پیشنهاد متعادل و تقریباً کامل تبدیل شده است.