نوشته الکس بادیا
هر روز نیست که یک طراح مستقل خط جدید و جامعی را جدا از خط خودش معرفی کند. اما این دقیقاً همان کاری است که رابرت گلر روز سه شنبه با گوستاو فون اشنباخ انجام داد.
اگرچه نام به راحتی از زبان خارج نمی شود، اما درک مجموعه بسیار آسان تر است.
به گفته گلر، این برند از نام شخصیتی در رمان "مرگ در ونیز" نوشته توماس مان، "کتاب مورد علاقه من در دوران نوجوانی" نامگذاری شده است.
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون اشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
گوستاو فون آشنباخ اثر رابرت گلر
ترکیب منسجم شامل مجموعهای از لباسهای تونالیستی بود که شبیه لباسهای مینیمالیستی بود. سابقه طولانی بازدید گلر از ژاپن، نه تنها در استفاده از منسوجات ژاپنی، بلکه در ارجاعات لباس کار و شبح های آوانگاردتر - که بسیار مشخصه آن منطقه از جهان است - منعکس شد.
این ظاهر شکلهای گرد و تناسبات بزرگ مانند کتهای تابستانی کشیده، کتهای جعبهای و شلوار و شورت گشاد را ترجیح میداد. نتیجه آسان و جوان کننده به نظر می رسید.
پالت غنی از امضای گلر جهت دارترین و منحصر به فردترین پیام گوستاو بود. برخی از این رنگ ها شامل خردلی عمیق، سبز بتونی و قرمز روشن بود. الگوهای راه راه جسور گلر از خط اصلی او نیز در اینجا با شلوار و ژاکت بمب افکن - تنها بیانیه گرافیکی پیشنهاد - به عنوان مهمان در اینجا ظاهر شد.
تمرکز بر حجم و مجموعههای تک رنگ میتواند در دنیای مد امروزی که بیشتر بهتر دیده میشود، کمی ساده به نظر برسد، اما دیدگاه منحصربهفرد گوستاو ممکن است تأثیری ماندگار بر جای بگذارد.