او اهل آلبرتای کانادا، مستقر در لس آنجلس است، مدل Braeden Wright دقیقاً در نقطه شروع فعالیت هنری خود و به عنوان یک مدل است. او یک آلبوم مستقل جایگزین به نام "What Was Once Gold (The Demo Sessions)" منتشر کرده است و اخیراً توسط آژانس معروف LA Models امضا شده است. همه چیز در زندگی Braeden به کمال می رسد و آن را در عکس های زیر که توسط هنری وو در لس آنجلس گرفته شده است نشان می دهد.
در ماه مه 2017، Braeden عنوان آهنگ "Hold on to your Love" را به عنوان اولین تک آهنگ، بارانی از گیتار، که صدای Braeden را ملایم می کند، روی همه سرویس های پخش آنلاین و خرده فروشان آنلاین قرار می دهد، اما وقتی صدایش را در گروه های کر بلند می کند، می گیرد. شما آنجا هستید، جایی که وقتی چشمانتان را می بندید می توانید به چندین مکان برگردید.
FM: در چه مقطعی از حرفه خود هستید؟ آیا واقعاً می خواهید آنجا باشید؟
BW: من فکر میکنم این همیشه یک سوال سخت است... زیرا هرچه در حرفه خود جلوتر میروید، همیشه اهداف جدیدی پیدا میکنید که در طول مسیر برای رسیدن به آنها تلاش کنید. من واقعاً از تمام کارهایی که تاکنون انجام دادهام راضی هستم، اما فکر نمیکنم بدون داشتن بخشی از شما که هنوز بخواهد حتی پس از رسیدن به آخرین هدفتان تلاش کند، هرگز نمیتوانید موفق باشید... میدانید؟ این تنها راه برای ادامه رشد و بهبود است، و این چیزی است که من همیشه می خواهم انجام دهم. من می گویم که برای موقعیتی که در این لحظه هستم، قطعا سپاسگزار و هیجان زده هستم - حتی اگر فکر می کنم هنوز راه زیادی باقی مانده است.
FM: به خاطر امضای قرارداد با LA Models تبریک می گویم، آیا زمان خود را بین بازیگران و تبلیغ آلبوم تقسیم می کنید؟
BW: متشکرم. بله، من از کار کردن با آنها بسیار هیجان زده هستم. و من هر دو را به یکباره انجام خواهم داد. همه اینها با هم در ذهن من کار می کند، کاملا. من عاشق مد و همچنین موسیقی هستم - و فکر می کنم که آنها به طرز باورنکردنی با یکدیگر در هم تنیده شده اند. راک اند رول همیشه بخشی از مد بوده است، بخشی از موسیقی… این چیزی است که آن را هیجان انگیز می کند. با این حال، در پایان روز، همه چیز هنر است – و هنر، احساسات، خلاقیت… ارتباط با مردم… این چیزی است که من دوست دارم.
FM: وقتی آلبوم شما را می شنوم – این احساس خاص را به من دست می دهد و به سال ها قبل برمی گردم... من را به زمان اواخر دهه 90 و صداهای یک جوان بک، موریسی، کلدپلی می برد... و سپس احساس می کنم کیت اربن گرفته است. صدای تو و بدنت…
BW: این یک تعریف بزرگ است ... وای ?. اینها همه تأثیرات بزرگ من هستند، بنابراین من عاشق شنیدن آن هستم. من مطمئن نیستم که چه چیز دیگری بگویم ... اما من آن را دوست دارم.
FM: آیا تمام آهنگ های آلبوم را نوشته اید؟
BW: بله. هر آنچه می شنوید به طور کامل توسط من نوشته و اجرا شده است... اشعار، آهنگ ها، موسیقی، همه سازها... همه اینها من در بالای خودم ضبط می کنم تا آن را بسازم. من تهیه کننده دیگری یا تأثیر خارجی زیادی نداشتم، بنابراین گاهی اوقات کمی سخت بود که بتوانم عقب نشینی کنم و سعی کنم واقعاً بدانم چه چیزی درست است یا نه، یا نظر دومی در این فرآیند داشته باشم - اما در عین حال ، می توانم به گذشته نگاه کنم و احساس غرور کنم که همه چیز در آنجا به طور واقعی و کاملاً من است. همه چیز از یک مکان بسیار واقعی سرچشمه می گرفت و من کنترل مطلق برای انجام هر کاری که می خواستم را داشتم - حداقل در حد توانم... و بودجه (می خندد)... هیچ کس به من نمی گفت که کار خاصی انجام دهم به جز خودم. بنابراین من کاملاً به آن افتخار می کنم. تقریباً در مورد هر چیزی که میبینید، دید و احساسی داشتم که احساس میکردم مجبور بودم و صادقانه بگویم که خیلی سرسخت بودم تا راه خاصی را بسازم، و احساس میکنم خیلی نزدیک شدهام که همه چیز را آنطور که در ذهنم میدیدم انجام دهم… حتی اگر کسی آن را دوست ندارد، خوب است. قرار نیست همه از موسیقی شما خوششان بیاید - این طبیعت آن است. اما وقتی کسی این کار را میکند، و واقعاً به آن متصل میشود... این کار بسیار لذتبخشتر است، زیرا میدانید که این شما هستید که مستقیماً به او وصل میشوید و نه شخص دیگری. و برای من فکر میکنم این ارتباط در وهله اول یکی از با ارزشترین و خاصترین چیزهای ساخت موسیقی است.
FM: چه چیزی الهام بخش شما شد که یک آلبوم پر از شور و آلترناتیو راک، پر از گیتار و صداهای آکوستیک بسازید - زمانی که نسل جدید نویزهای موسیقی زیادی می شنود؟BW: واقعاً، این نوع موسیقی است که من دوست دارم و به آن متصل می شوم. این رکورد فقط من است که سعی میکنم همانی باشم که در زمان ساخته شدنش هستم – و واقعاً سعی میکنم همه چیزهایی را که تجربه میکردم و احساس میکردم درک کنم... در حال حاضر جالب است یا نه—بنابراین، مطمئناً کمی متفاوت از آنچه در نمودارها وجود دارد متفاوت خواهد بود... اما من فقط این آهنگ ها را داشتم که مدام در ذهنم ظاهر می شدند و مجبور بودم آنها را به هر طریقی بیرون بیاورم. ، وگرنه احساس می کردم که قرار است کمی دیوانه شوم، می دانید؟ نوشتن کل آلبوم این شکل باورنکردنی کاتارسیس برای من بود. این کار برای من خیلی ضروری بود. همه چیز به جایی رسید که نمیتوانستم کار دیگری بکنم جز این که این کار را بسازم... بسیاری از آهنگها از این احساسات باقیمانده از تنهایی و پشیمانی ناشی از روابط شکستهای که داشتم، بهویژه رابطهای که من را درگیر کرده بود، زاده شد. جایی واقعاً دلشکسته برای مدتهای طولانی... وقتی با همه اینها در پایینترین نقطهم قرار داشتم، سرانجام کار روی آهنگهایی را شروع کردم که در نهایت به این آلبوم تبدیل میشوند- و وقتی شروع کردم، نمیتوانستم متوقف شوم. . اما در این آلبوم هم امید زیادی وجود دارد. این کمی شبیه زندگی است ... شما ترکیبی از همه چیز را دریافت می کنید. برخی از آهنگها بسیار پرماجراتر و خوشبینانهتر از دیگران هستند - اما به طور کلی این یک سفر در مسیر عشق است - کشف شده، گمشده و امیدوارانه - هنوز هم میتوان یک بار دیگر پیدا کرد. چیزی که زمانی طلا بود - و اگر بتوانید دوباره آن را پیدا کنید.
FM: عنوان آهنگ "عاشق، خون تگزاس شما ریخته شد اما من اینجا هستم تا شما را شفا دهم" به چه معناست؟ آیا این یک تجربه شخصی است؟ به من در مورد آن بگویید.BW: آن یکی قطعا یک آهنگ شخصی است. من سعی میکنم خیلی خاص نباشم، زیرا وقتی مینویسم، احساسات را پردازش میکنم – ممکن است آنها از یک ایده یا رویداد خاص ناشی شوند که شخصی است، اما خود احساسات فراگیرتر و انتزاعیتر از آن هستند... و حتی گاهی اوقات ممکن است نسخهای خیالی باشند. از اینکه چطور خواب دیدم ممکن است چیزی به جای آن اتفاق بیفتد، می دانید؟ بسیاری از آهنگ ها واقعاً در یک رویا برای من آمده اند ... بنابراین مانند رویاها، آنها به آنچه در ذهن می گذرد گره خورده اند، اما همچنین فقط یک بازتاب هستند. بنابراین، همه آنها هنوز برای شنونده بسیار باز هستند تا هر چیزی را که در آن شناسایی می کنند باشند... بسیاری از اشعار من گاهی اوقات می توانند کاملاً تحت اللفظی باشند، بنابراین اگر شروع به جستجو کنید، صادقانه احساس من را خواهید شنید. اما من بیشتر دوست دارم در مورد خود احساسات بنویسم - و فقط سعی می کنم آنها را بیرون بیاورم یا آنها را درک کنم ... مهم نیست موضوع چیست. من بر اساس احساس می نویسم - و ارتباط بسیار قوی با آنها دارم. من صرفاً بر این اساس می نویسم- هرگز به صورت کلاسیک آموزش ندیده ام یا کسی را نداشته ام که به من یاد بدهد چگونه بنوازم یا چگونه بنویسم... من فقط می توانم با بستن چشمانم و احساس کردن و گوش دادن به رنگ صداها و احساسی که به من می دهند بنویسم. ... و اگر آنها احساسی را در من ایجاد کنند که می خواهم از آن بیرون بروم. و وقتی احساس میکنم، میخواهم آهنگ هم احساسی داشته باشد، نه اینکه چیزی را به طور واضح بگویم. چیز عجیبی است اما آن آهنگ به ویژه… آن آهنگ پس از آشنایی من با این دختر در لس آنجلس رسید. هر دوی ما از روابط گذشته بسیار آسیب دیده بودیم، هرچند هر دو به روش خودمان. از طریق یکدیگر توانستیم با هم شروع به التیام زخم ها کنیم... و در ابتدا این تصمیم را گرفتم که می خواستم سعی کنم واقعاً در کنار او باشم و بسیار آگاهانه سعی کنم او را درمان کنم و به او نشان دهم که دیگر نترسد. من واقعاً خیلی به او اهمیت می دادم. میخواستم تمام بدیهایی را که او با آخرین معشوقش که آدم خوبی نبود، خنثی کنم و با او آنطور که لیاقتش را داشت رفتار نکرد... اما بعد فهمیدم که واقعاً او بود که مرا شفا میداد. از طریق همه اینها بنابراین عنوان اشاره به او است. او اهل تگزاس است. من آهنگ را بعد از تمام شدن قبل از دیگران برایش فرستادم. بنابراین… او می داند. بسیار به او اختصاص داده شده است.
FM: آیا شما "Piece of You" را به شخص خاصی تقدیم کردید؟
BW: این یکی قطعاً مربوط به یک عشق خاص گذشته است، بله - همانطور که بسیاری از آنها هستند. اگر آنها به شما احساس واقعی می کنند، مثل اینکه یک داستان واقعی در آنجا وجود دارد ... به این دلیل است که آنها هستند. این آلبومی نبود که من مجبور باشم وانمود کنم یا فیلم ببینم تا از آن نقاشی بکشم یا داستان بنویسم. تقریباً هر آهنگی که در اینجا وجود دارد از یک مکان بسیار شخصی آمده است. بسیاری از آنها بسیار اعترافآمیز بودند و همه آنها برای من اهمیت زیادی دارند... خیلی از آنها صرفاً این است که سعی میکنم دقیقاً همان چیزی را که احساس میکردم به زبان بیاورم. وقتی نمیتوانم چیزی را از دست بدهم، بنشینم و بنویسم... که در آن زمانها برایم دارو است... میدانم که ممکن است کلیشهای باشد، اما فکر میکنم این به این دلیل است که برای بسیاری از ترانهسراهای بزرگ صادق است. آنها نمی توانند گاهی اوقات بنویسند، و من ترانه سرایی را به همان شیوه تجربه می کنم. اگرچه این آهنگ در واقع یکی از معدود آهنگ هایی است که در خواب برای من آمده است. به خصوص این یک شب من فقط نمی توانستم بخوابم. من به دیدن این رویاهای کوتاه مضطرب ادامه دادم اما واقعاً نتوانستم بخوابم. شما در آن حالت هذیان آور عجیبی هستید. در آن زمان، من به دلیل از دست دادن یک نفر کاملاً متلاشی شده بودم، و در آن مرحله انکار بودم که در آن مرتباً همه چیز را حدس می زدم، بیش از حد تجزیه و تحلیل می کردم. تعجب کردم که چی بود مدام از خودم سوال می کنم تقریباً نمی توانستم به آن فکر نکنم و نه چیزهای دیگر. من عمیقاً به چیزها فکر می کنم و وقتی اهمیت می دهم، به مقدار زیادی اهمیت می دهم. گاهی اوقات خاموش کردن آن می تواند واقعاً سخت باشد. فقط اهمیت ندادن نمیدانم مردم چگونه این کار را میکنند، من دارم روی آن کار میکنم (میخندد)... اما بعد، در نیمههای شب، تمام این گروه کر به ذهنم رسید - ملودی، سازها، اشعار و همه چیز. در ذهنم، وقتی آهنگها ظاهر میشوند، میتوانم آنها را چنان کامل بشنوم که مانند گوش دادن به آنها از رادیو است... و اغلب اینطوری مینویسم. من زیاد فکر نمی کنم فقط گوش می کنم. من فقط احساس می کنم. مثل موزیک های کوچک در ذهن شماست و شما فقط برای گوش دادن و اتصال به هر چیزی که از راه می رسد هستید. ذهن شما هر آنچه را که احساس میکنید معنا میکند، و بیرون میآید... اما در مورد برخی افراد، اتفاقاً به صورت صدا بیرون میآید. بنابراین از خواب بیدار شدم، آنها را در نت های صوتی خود در آیفونم نوشتم... سپس ملودی های شعر نیز رسید. کل کار حدود 10 دقیقه طول کشید تا با صدای من بنویسم که آهنگ نهایی چیست... اما وقتی آن را بیرون آوردم، بالاخره توانستم دوباره بخوابم.
FM: من احساس میکنم که واقعاً با "مشتری" همذات پنداری میکنم - آن را دوست دارم، آهنگ مورد علاقه من است. چگونه اتفاق افتاد؟
BW: "مشتری" بسیار در مورد اشتیاق است، در هر دو طرف اما به روش های مختلف. این در مورد عشق گذشته است که آرزو می کردید به گونه ای دیگر رقم بخورد... اینکه آرزو می کنید کاش می توانستید چیزی را که شکسته بود تعمیر کنید، به خصوص اکنون که دیگر تمام شده است، و احساس می کنید اکنون همه چیز را از منظر دیگری می بینید... فقط این اتفاق افتاده است. مبارزه زیاد با شما این بسیار اعتراف آمیز است - قطعا یک آهنگ عاشقانه است، اما آهنگی که برای حفظ آن عشق می جنگد. شما خیلی به آن اعتقاد دارید - حتی اگر هر دوی شما در مقابل دنیا هستید.
من در آپارتمان قدیمی خود در نیویورک تنها بودم و همه اینها در سرم می چرخید. یک شب از یک مهمانی از جایی به خانه برگشتم... تمام شب را به شادی و حال خوب سپری کرده بودم، اما از درون داشتم می شکستم. من فقط نمی توانستم از فکر کردن به آن دست بکشم. بنابراین وقتی بالاخره به خانه رسیدم، گیتار آکوستیکم را برداشتم و آن سه آکورد اول آمد. حتما ساعت 2 بامداد بود من در آن زمان کاملاً تنها بودم، بنابراین شروع کردم به نواختن و زمزمه کردن. من تقریباً کل آهنگ و ملودی را در یک برداشت در تلفنم پخش کردم، و کاملاً بداهه به دستم رسید، بسیاری از اشعار نیز. تنها من در بروکلین به ماه خیره شده بودم. اشعاری که در طول شب و صبح نوشتم - و آنجا بود. در آن زمان میدانستم که این آهنگ خیلی بیشتر از یک آهنگ گیتار آکوستیک است، میتوانستم قسمتهای دیگر را در ذهنم بشنوم- اما ابزاری برای نوشتن بقیه نداشتم تا اینکه چند ماه بعد به لس آنجلس رفتم. جایی که بالاخره توانستم «مشتری» را همانطور که اکنون در آلبوم وجود دارد بسازم.
FM: آیا ویدیوی تبلیغاتی میسازید؟
BW: من کاملاً موزیک ویدیوها را دوست دارم. من فکر میکنم که آنها یک شکل هنری کمارزششده و کمقدردان هستند- اما اکنون با YouTube، شروع به بازگشت کردهاند. من برای آینده برنامههایی دارم و واقعاً مشتاقم دستم را در آنها امتحان کنم. من فکر می کنم اگر واقعاً به کاری که با آن انجام می دهید اهمیت دهید، می توانند بسیار خاص باشند.
FM: آیا در لس آنجلس قرارهایی دارید که بتوانیم شما را ببینیم؟
BW: من قطعاً می خواهم شروع به پخش زنده کنم، بله... بنابراین امیدوارم خیلی زود x.
اکنون میتوانید این را در Apple Music، Braeden Wright's What Once Was Gold (جلسات نمایشی) گوش دهید و دریافت کنید.
همچنین در همه جا پخش می شود: fanlink.to/bWgLdدر آوریل، شبکه PnV به Braeden اشاره کرد و مقاله ای با تصاویر دیوید واگنر انجام داد، فراموش نکنید که از این بازدید کنید:
غذای امروز: شکم داغ کانادا – بریدن رایت اثر دیوید واگنر / شبکه PnV
برای اطلاعات بیشتر در مورد بریدن رایت ، او را در آدرس زیر بررسی کنید:
https://www.instagram.com/braedenwright/
https://twitter.com/braedenwright
https://www.facebook.com/braedentylerwright
یوتیوب (بریدن و موسیقی او را بررسی کنید): https://www.youtube.com/user/braeden73/videos
برای اطلاعات بیشتر در مورد عکاس هنری وو:
https://www.instagram.com/hello.henry/
34.052234-118.243685