"از جایی شروع می شود که همه ما در نقطه ای بوده ایم، همه ما در ذهن خود. نه به معنای واقعی کلمه، از نظر فیزیکی، زیرا همه ما ساخت ذهنی خود را از این مکان و احساس ساخته ایم. و سپس کم کم با کشف ما جایگزین می شود، و ما آزادتر می شویم، تا زمانی که آزاد می شویم - و سپس با یک شام زیبا به پایان می رسد.
بنابراین الساندرو سارتوری فیلم کلکسیون بهار ارمنگیلدو زگنا را توصیف کرد، یک روایت همهگیر متافیزیکی با ضمیمه EDM که مدلهایش را از «دهمسوختگی درخشان» از به دام افتادن تنها در پیچ و خم تورین در شب گرفته تا نمایش سورئالیتی از دوستانی که روی آب راه میروند نمایش ترومن است. شامی دوباره در میلان-قبل از اینکه Being John Malkovich / Eternal Sunshine OTSM آن را انجام داد-حتی اتفاق افتاد.
البته این اتفاق افتاد و هنوز هم هست، اگرچه Sartori به طور غیر رسمی فکر می کند که این آخرین مجموعه 100٪ دیجیتالی EZ خواهد بود. با این حال، من قطعاً میخواهم برخی از جنبههای دیجیتالی را که در سال گذشته کشف کردهایم حفظ کنم و آن را با فیزیکی بازسازیشده ترکیب کنم تا به دامنه داستانسرایی بیفزایم.»
این داستان سرایی برای انتقال غذای کلیدی Zegna طراحی شده است که از 18 ماه وقفه به دست آمده است، نکته ای که در این مجموعه نیز بیان شده است.
ایده این است که یک مدل جدید برای لباسهای مردانه در سطح بالایی ایجاد کنیم که همه چیزهای حرفهای، تخصصی و فنی را از قبل میگیرد بدون اینکه به زیباییشناسی آن در زمان حال و آینده توجه داشته باشد: برای انطباق با حالت مدل sartorial، کاردستی را حفظ کنید و دانش ساخت و ساز، در حالی که قوانین از پیش تعیین شده شکل طنز را رد می کند تا از سلایق اواخر قرن نوزدهم حرکت کند تا ذائقه قرن بیست و یکم را منعکس کند.
اسم آن را خیاطی پساسرتوری بگذارید.
همانطور که سارتوری می گوید: «صنایع دستی کاملاً از اشکال کلاسیک خیاطی به این اشکال جدید منتقل شده است. عملاً، ما در حال ساخت یک آتلیه جدید در نوارا برای ساخت تمام این کتها و کت و شلوارهای جدید و سایر لباسهایی هستیم که در حال طراحی هستیم.»
مدلهای موجود در فیلم – برخی از آنها زنانه که مدلهای دقیقی از لباسهای مردانه را میپوشند – تکههایی در رنگها، مواد و طرحهای مختلف پوشیده شده بودند که با این حال همه آنها به گونهای ساخته شده بودند که قابل تعویض و در هم آمیختن باشند (مانند مردانی که در حال خیاطی کمد لباس هستند). اما با زیبایی شناسی واقعی تر.
کاپشنهای نیمکیمونو با کمربندهای داخلی، ژاکتهای لباس کار با جیبهای عمیق، بلوزهای مناسب، یا ژاکتهای گرد و غبار بلند و سست بهطور متفاوتی از جنس ابریشم یا چرم گوساله فرآوریشده، یا پشم یا پنبه Trivero بازسازیشده، یا کانگورو، کتان، کنف یا بیشتر بودند. ساخته شده با استفاده از تکنیک های sartorial (بوم زدن در جیب، آستین raglan).
برخی از قطعات در یک ژاکارد پشمی انتزاعی زیبا بافته میشدند، اما بیشتر آنها به مات یا درخشش پارچه برای جلب چشمهای سطحی تکیه داشتند. رنگ ها از مشکی، زیتونی، وانیلی و سرمه ای تا سبز پاستلی و صورتی متغیر بودند.
در زیر ژاکتها تقریباً همیشه شکلهای شلوار گشاد با روکش لاستیکی برای جلوگیری از ساییدگی لبهها وجود داشت که به نوبه خود روی کفشهای کتانی چرمی قالبدار و زیره چکمههای چوکای قالبگیری شده پوشیده میشد. لوازم جانبی شامل کیف های کانگورویی در رنگ های مکمل و عینک آفتابی با پنجره های محافظ کوچکی به سبک دهه 1970 بود که زیر هر معبد آویزان بود.
استفاده از مواد بسیار عمیقتر میشود و ادامه روند بازیافتی ما را به الیافی میرساند که قبلاً پیشبینی نمیکردیم، مانند کنف و ابریشم. تمرکز بر این است که با این رویکرد مدولار کار کنید، به این فکر کنید که هر فصل نه به آنچه ندارید، بلکه به آنچه دارید فکر کنید، و سپس چگونه میتوانید آن را بدون دور انداختن چیزی گسترش دهید، اما انتخابها و گزینههای خود را افزایش دهید. من فکر میکنم اساس همه چیز این است که راحتی کلید خورده است.»
سرتوری
از پیچ و خم با دیدگاهی جدید در جهت بیرون آمدن، جالب خواهد بود که ببینیم آیا زیبایی شناسی تازه فرموله شده EZ از طریق آلودگی گسترده تر در سراسر اکوسیستم لباس مردانه شکوفا می شود: هیچ دلیلی وجود ندارد که این کار را انجام ندهد، و هر دلیلی ممکن است.