بیایید از پایین شروع کنیم. این سکوها نمایانگر 6 اینچ بالابر بودند و در پوست گوساله مشکی با صفحات نقره ای یا پوشیده از سطل های ستاره ای بودند. آنها گیج و زیگی بودند و تماشاگران را به خنده انداختند. دین و دن کاتن در پشت صحنه گفتند که کفش بازیگران آنها را برای این نمایش مشخص کرده است. ما واقعاً باید آن را به آنها تحویل دهیم. اولین کاری که در انتخاب بازیگر انجام دادیم این بود که آنها را مجبور کردیم کفش ها را امتحان کنند. و اگر میتوانستند در آنها راه بروند، ما آنها را لباس پوشاندیم، سپس آنها نمایش را دریافت کردند."
به استثنای یک یا دو مرد که برای حفظ تسلط بر کف به طور جدی به باسن بیش از هسته تکیه میکردند، اکثر این مدلها بوتهای بووی خود را با ظرافت زیادی مدیریت کردند. بالای آنها مونتاژی از قبایل مردانه مردانه که از کشور محل سکونت کاتنها، بریتانیای کبیر، ساخته شده بودند، میپوشیدند، که با آن چکمهها و تجملات ساختگی آنها به پایتختی افسانهای تبدیل شدند. بنابراین ما تاپهای اسکینهد/جیر و جینهای تنگ و پر از زیورآلات را داشتیم. پارکای دم ماهی مورد علاقه مودها، مانند مبارزات و بمبافکنها، با استتار با جلیقه عرضه شد. در زیر کلاه گوشت خوک، موتیف شطرنجی 2 Tone ska با ساتن شاداب پخش شده بود. یک جلیقه نخی که با سواروفسکی پاشیده شده بود، بیخطر بود. ژاکاردی از گل های مروارید با رنگ نقره ای صورتی رنگ لورکس، ویرانگر نظامی بود.
طراحان میگویند: «این هم جشن همجنسگرایی ماست. در فینال آن سکوها را پوشیدند، بالای رانشان تا کمانشان را بگیرند - «ما مجبوریم چون کوتولهها هستیم و آن پسرها بالای سرمان مینشینند» - و خود را با روبانهای رنگینکمان به عنوان ابراز همبستگی با اورلاندوی نقضشده حلقه حلقه کردند.