توسط ژان ای. پالمیری
رابرت گلر به داستانی نگاه کرد که از دوران کودکی اش در آلمان برای پسزمینه مجموعه پاییزش با او طنین انداز شد. داستان شروعی تاریک اما پایان خوشی داشت و اگرچه ممکن است اصل آن در بازگویی به خوبی ترجمه نشده باشد، اما مطمئناً تأثیر مثبتی روی خط داشت.
همانطور که در کاپشن دو سینه بدون برگردان و یک سنگر آستین کوتاه تیره که با زیپ تزیین شده است، با طعمی "بسیار تیره، تجاری" شروع شد.
خلق و خوی با پالت رنگی قهوه ای و بژ روشن شد، جایی که بافت برجسته تر روی قطعاتی از جمله کت و شلوار موهر و لباس سرهمی با درخشندگی ظریف بود.
شلوارها در این فصل با مدلهای گشاد برشدار، جادارتر بودند، برخی در قسمت پایین مخروطی بودند. او گفت: "من فکر می کنم این جایگزین شلوار جین خواهد شد." "شلواری که شلوار مجلسی نیست."
این نمایش با ظاهری سبز تیره، شرابی و خردلی که با کتهای بلند و لحافی برجسته شده بود به پایان رسید.
با این نمایش قوی، گلر به وضوح موقعیت خود را به عنوان یکی از پیشتازان طراحان مردانه نیویورک تثبیت کرد.